محل تبلیغات شما

به رنگ آسمان من



حضرت امام زمان (عج)

 

ای که هر دم ، دم  ز مولا میزنی

پس چرا وقت عمل جا میزنی

 

ای که گویی در پناه مهدی ام

مستحق یک نگاه مهدی ام

 

نام مهدی جان من بازیچه نیست

عاشق مهدی خدا داند که کیست

 

ای که اظهار ارادت می کنی

در خفا صد ها جنایت می کنی

 

عاشق مهدی نودار وفاست

قلب او آئینه مهر و صفاست

 

ذکر یا مهدی  ز هر ذکری نت

دوستی با او جواز آبروست

 

ما نه اندر عشقبازی جاهلیم

ما برای عشق حرمت قائلیم

 

هر کسی چشم انتظار مهدی است

بی تکلف ریزه خوار مهدی است

 

سرمه افرشتگان خاک رهش

حاتم طائی گدای درگهش

 

چشم زیبایان عالم سوی اوست

یوسف مصری غلام کوی اوست

 

دل گلستان است و مهدی یاس اوست

صد میخانه زنده از انفاس اوست

 

معجزاتی برتر از عیسی کند

بی عصا کار دو صد موسی کند

 

مهدی موعود یعنی مصطفی

رو نوشتی از علی المرتضی

 

اوست عین احمد ، احمد عین اوست

مه غباری از کف نعلین اوست

 

هر که قائل نیست بر امر ظهور

بی شعور است بی شعور است بی شعور

 

انتظار او همه درد است درد

هر که با مهدی بود مرد است مرد

 

انتظار او همه فیض است فیض

دشمن او نطفه حیض است حیض

 

او امیر ملک و جن آدم است

او ولی امر کل عالم است

 

در زمین و در سما این صحبت است

مهدی زهرا امام امت است

 

خط آزادی ز کلک شصت اوست

جمعه ها پرونده ها در دست اوست

 

اولیاء را چون وصی خاتمه است

نقش مهر دست او یا فاطمه است

 

این همه شور از پی خوش عهدی است

آرزوی ما ظهور مهدی است

 

سید (خوش زاد) ای دل سوخته

فاطمه دیده به مهدی دوخته

به نام خدا

کودکی در گوشه ای کز کرده بود
آتشی روشن ز کاغذ کرده بود
.
سوز سرما بود و کودک بی لباس
صورتش سرخ و نگاهش آس و پاس
.
صد تَرَک در دستهای کوچکش
خط پیری بر جبینِ کودکش
.
ضَجّه می زد ناله را در خویشتن
دردِ یک صد ساله را در خویشتن
.
ابر می بارید و سرما بس عجیب
باد هم شلاق می زد نانجیب
.
رهگذرها جملگی در کارِ خویش
یک به یک گمگشته در افکار خویش
.
زین میان یک تَن به کودک خیره بود
غصه ی کودک به جانش چیره بود
.
اشک در چشمان مستش حلقه بست
بر سر کودک کشید از مهر دست
.
مثل یک مجنون لباسش را درید
اشک ریزان بر تن کودک کشید
.
کودک بی چاره با یک آه سرد
با صدایی زخمی از چنگال درد
.
دیده بالا برد و با آن مرد گفت
از خدا کُت خواستم او هم شنفت
.
با خدا فامیل نزدیکید نیست ؟
از کنار او مرا دیدید نیست ؟
.
گفت آری بنده ی اویم رفیق
گر چه طاعت را از او کردم دریغ
.
خنده بر لبهای کودک نقش بست
داد بر آن مرد اشک آلود دست
.
گفت می دانستم از انجام کار
نسبتی دارید با پروردگار





شمارش مع عشق.
ضمن تشکر و قدر دانی فراوان
از شما که وبلاگ ما را با مطالب ارزشمند خود مزین کردید


ما همچنان منتظر نظرات سبز شما و جملات ناب شما در به رنگ اسمان هستیم


با ما در ارتباط باشید


به نام خدا

امام على (ع) در مقابل سؤال كفار راجع به خداوند به زیبایی جواب دادند وهم ضعفو عدم درك ما از وجود خداوند را شرح دادند

در چه سال و تاریخى خدایتبه وجود امد ؟

امام فرمود ؛ خداوند وجودداشته قبل از وجودامدن زمان و تاریخ و هرچیزى كه وجود داشته .

كفار گفتند







ارزش واقعی انسان به چیست؟
 عده‌ای از جامعه‌شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است. اما معیار ارزش انسان‌ها در چیست؟
هر کدام از جامعه‌شناسان صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند. بعد وقتی نوبت به بنده رسید،(علامه محمدتقی جعفری (رحمه‌الله علیه) می‌فرمودند: گفتم اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشقش یک خانه دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان خانه است. کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است. اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناس‌ها صحبت‌های مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آنها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه‌السلام) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» یعنی ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست می‌دارد.»
وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.



داستان ابلیس و قومی که درخت را می پرستیدند:
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند: فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند.
عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند.
ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت: ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!
عابد گفت: نه، بریدن درخت اولویت دارد. مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند. عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.
ابلیس در این میان گفت: دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد
تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است
عابد با خود گفت: راست می گوید یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم و برگشت.
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت.
باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟ عابد گفت: تا آن درخت برکنم؛ گفت: دروغ است
به خدا هرگز نتوانی کند و در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: دست بدار تا برگردم.
اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟ ابلیس گفت: آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد
که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی…


5  اصطلاح غلط که به کار میرود:

 

خدا بد نده!

این کلام اهانت به پروردگار است،زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:هیچ خوبی به شما نمیرسدم گر از ناحیه ی خدا و هیچ بدی بشما نمیرسد مگر از ناحیه ی خود شما و بخاطر اعمال خودتاناست

 

۲_جوان ناکام!

این اصطلاح‌ عامیانه برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میروند بکارمیرود ،درحالیکه ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند ناکام،بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست و استفاده ی خوب کردن از عمر و فرصتیکه خدا به او داده است.

 

۳_عیسی به دین خود، موسیبه دین خود!

این جمله معنای صحیحی ندارد، زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبودهو همه ی آنها عقیده ی یکسانی داشتند.

 

۴_ ولش کردی به امان خدا!

این حرف کفر آمیز است ،زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپاردکه غمی نیست بهتر است بجای این کلام گفته شود: ولش کردی به حال خودش!

 

۵- انسان جایز الخطاست!

این حرف نیز غلط است ،زیرا انسان برای خطا آزاد نیست.بهتر است بگوییم انسانممکن الخطاست، یعنی ممکن است خطا کند.






یک قانون فیزیکی میگه که:
هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژی از خود است.



بیمارستان میلاد تهران دوربینی رو خریداری کرده که از انرژی های اطراف بدن بیماران تصویر برداری می کنه و با توجه به تحلیل اون انرژی ٬ عضو بیمار و گستردگی بیماری روتشخیص داد
انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.
اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میره.


 با تشکر از Ms.R  که این مطلب جالب را برای ما ارسال کردند


در هیاهوی زندگی دریافتم

چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم

چه غصه هایی که فقط باعث سپیدی مویم شد در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود

دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود اگر نه نمیشود

"به همین سادگی"

کاش نه می دویدم و نه غصه میخوردم

فقط او را میخواندم.


عکاسی از دخترکی دستفروش که زیر باران جوراب می فروخت عکسی گرفت .

آن عکس بهترین عکس سال شد عکاس بهترین عکاس سال شد و جایزه گرفت .

کتابی در مورد ٱن عکس نوشته شدنویسنده اش بهترین نویسنده سال شد و جایزهای گرفت از آن کتاب فیلمی ساخته شد آن فیلم پر بیننده ترین فیلم شد تمامعوامل سازنده آن فیلم جوایزی گرفتند و تحسین شدند ولی آن کودک دستفروش هنوزدستفروشی می کند .دنیای ما این چنین است.

******از طرف: نرگس کرمی******





نکات کلیدی برایموفقیت در زندگی 

برای رسیدن به موفقیتیکسری نکات ریز و مهمی در زندگی وجود دارد که باید همیشه به آنها توجه کنیم و آنهارا ملکه ذهن خود قرار دهیم.

  

به یاد داشته باشکه .

  

آنان که تجربه های گذشته را به خاطر نمی آورند محکومبه تکرار اشتباهند. 

از میان کسانی که برای دعای باران به میعادگاه میروند تنها کسانی که با خود چتر می برند به کارشان ایمان دارند. 

پیچهای جاده آخر جاده نیستند مگر این که خودت نپیچی.  

وقتی به چیزی می رسی بنگر که در ازای آن از چه گذشتهای.



تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچك » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net كلیك كنید
ا ز طرف: ارمغان ارغوانی
تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچك » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net كلیك كنید





تفاوت عشق و دوست داشتن از نگاه دکتر علی شریعتی




عشق طوفانی و متلاطم است

دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست

دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر می‌رود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می‌کند و باخود به قله‌ی بلند اشراق می‌برد

عشق زیبایی‌های دلخواه را در معشوق می‌آفریند

دوست داشتن زیبایی‌های دلخواه را در دوست می‌بیند و می‌یابد

عشق یک فریب بزرگ و قوی است

دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق

عشق در دریا غرق شدن است

دوست داشتن در دریا شنا کردن






آخرین جستجو ها

ثبت شرکت - ثبت برند - ثبت برند فارسی گلبهاره-golbahareh brothtichila فروشگاه محصولات فرهنگی در زمینه های کشاورزی و منابع طبیعی plunrepdyfe وبلاگ فارسی 93 مهندسی كنترل و ابزار دقیق اخبار ورزشی خرید اینترنتی ارزان ست شورت و سوتین نیم تنه شلوارک لباس زیر زنانه دخترانه فانتزی شیک 2020 آفرنگ